عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد؛ قطعی برق برای طبیعت نعمت است
تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۰۳۸۷۱
به گزارش جماران، بحران انرژی در اروپا باعث شده تا برخی از شهرهای آلمان به فکر خاموشی مقطعی ساختمانهای دولتی، موزهها، کتابخانهها و معابرعمومی بیفتند. در پایتخت بیش از ۲۰۰ بنا از جمله «ستون پیروزی» یا «کلیسای جامع» برلین با غروب خورشید خاموش میشوند.
مسئولان شهر وایمار در مرکز آلمان صرفهجویی در انرژی را از تابستان در دستورکار خود قرار دادهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طبق تخمینهای این نهاد غیردولتی مستقر در آمریکا، حتی پیش از بحران جهانی انرژی و بالاتر رفتن تصاعدی قیمتها این واقعیت ثابت شده بود که با صرفهجویی و خاموشکردن لامپهای اضافی می توان تا ۳ میلیارد دلار در سال صرفهجویی کرد و همزمان به کاهش آلودگی هوا نیز کمک کرد.
موسسه بینالمللی «آسمان تاریک»
اما ورای مسئله صرفهجویی درهزینهها وذخیره انرژی، تاریک شدن فضای شهری تنها دربردارنده نکات منفی نیست و تحقیقات نشان میدهد چنین رویهای میتواند تاثیرات مثبتی برمبارزه با تغییرات اقلیمی و تنوع زیستی داشته باشد. در مطلبی که اخیر دویچهوله منتشر شده به این موضوع پرداخته شده است. موسسه بینالمللی «آسمان تاریک» میگوید حدود یکسوم نورهای فضای بیرونی در طول ساعات شب غیرمفید هستند. طبق تخمینهای این نهاد غیردولتی مستقر در آمریکا، حتی پیش از بحران جهانی انرژی و بالاتر رفتن تصاعدی قیمتها این واقعیت ثابت شده بود که با صرفهجویی و خاموشکردن لامپهای اضافی میتوان تا ۳ میلیارد دلار در سال صرفهجویی کرد و همزمان به کاهش آلودگی هوا نیز کمک کرد.
بهعنوان مثال و بهگواه نظرات کارشناسی از جمله تحقیقات پاوان کومار از پژوهشگران دانشگاه مرکزی کشاورزی ایالت اوتارپرادش در هند چراغهای معابرعمومی بهتنهایی مسئول تولید ۱۲ میلیون تن دیاکسیدکربن در سال هستند. این میزان در واقع برابر است با حدود نیمی از کل گازهای گلخانهای تولید شده در نتیجه ترافیک دریایی و هوایی سالانه هند.
واقعیت این است که امروز حدود ۸۰ درصد از مردم سراسر دنیا زیر آسمانهایی زندگی میکنند که بهدلیل نورهای اضافی آلوده هستند. این میزان در آمریکایشمالی و اروپا حدود ۹۹ درصد است و این بدان معناست که مردم در این کشورها دیگر قادر به تجربهکردن «تاریکیواقعی» نیستند.
واقعیت این است که امروز حدود ۸۰ درصد از مردم سراسر دنیا زیر آسمانهایی زندگی میکنند که بهدلیل نورهای اضافی آلوده هستند. این میزان در آمریکایشمالی و اروپا حدود ۹۹ درصد است و این بدان معناست که مردم در این کشورها دیگر قادر به تجربهکردن «تاریکیواقعی» نیستند. در سنگاپور هم شبها تا اندازهای نورانی شدهاند که مردم برای تطبیقدادن خود با یک تاریکی واقعی دچار مشکل شدهاند.
چرا به تاریکی نیازمندیم؟
اما چرا بشر به تاریکی احتیاج دارد؟ علاوه بر مزایای تاریکی برای محیطزیست، تجربهکردن تاریکی بهاندازه و کافی در شب، برای سلامتی هم مفید است. مطالعات بسیاری رابطه بین نورهای مصنوعی و بیخوابی، چاقیمفرط و خستگیچشم و در مواردی افسردگی را ثابت کردهاند.
اغلب این مشکلات مربوط به ملاتونین است؛ هورمونی خاص که بههنگام تاریکی ترشح میشود که با تنظیم چرخه خواب و بیداری مرتبط است.
به گزارش یورونیوز، کریستوفر کیبا، یکی از دانشمندان مرکز تحقیقات آلمان برای علومزمین در این باره میگوید: «وقتی منزلمان بیش از حد نورانی است یا سیستم ساعت بیولوژیک بدنمان بهخاطر پرنوربودن محل کار در شیفتهای کاری بهم میخورد، میزان تولید این هورمون در بدن ما افت میکند.»
نتایج یک تحقیق که سال ۲۰۲۰ در آمریکا انجام شده نیز نشان میدهد که کودکان و نوجوانانی که محیطهای زندگیشان با نورمصنوعی عجین شده، کمتر میخوابند و بیشتر از مشکلات عاطفی رنج میبرند. این محقق مرکز تحقیقات آلمان در ادامه تصریح میکند که «وارد شدن نورمصنوعی به زندگی بشر یکی از دراماتیکترین تغییراتی بود که در زیست کرهزمین بهوجود آوردهایم.»
دانمشندان میگویند زمین سالی ۲ درصد نورانیتر میشود. بنابراین کاهش یا خاموشکردن مقطعی چراغهای خیابانی شاید گام نخست باشد برای مقابله با آلودگیهای نوری.
علیرغم مقررات کشورها برای بهرهگیری از نور با هدف کاهش میزان جرم و جنایت و تصادفات جادهای، نتایج یک تحقیق در انگلیس و ولز، خلاف آن را ثابت کرده است.
این در حالی است که همزمان شاهد پژوهشهایی در مورد رابطه جرم و تاریکی هستیم. تاریکی بهطور بالقوه میتواند یکی از فاکتورهای موثر در ارتکاب جرم یا دستکم تشدید وضعیت ناامنی در جامعه باشد. سرمایهگذاری در تهیه و توسعه تیرهای چراغبرق خیابانی در عین حال دستکم در بسیاری از کشورها همچنان بهعنوان ابرازی موثر در پیشگیری از جرم تلقی میشود.
تاثیر «نورمصنوعی» بر زندگی گیاهان و جانوران
از سوی دیگر گونههای جانوری و گیاهی نیز با استفاده از نورمصنوعی در شب مشکل دارند؛ رویهای خلاف طبیعت که حتی میتواند در زندگی گونههایی همچون پرندههای مهاجر و قدرت جهتیابی آنها تاثیر منفی بگذارد یا موجب شود تا لاکپشتهای نوزاد بعد از بیرون آمدن از تخم بهجای انتخاب مسیر دریا، به اشتباه رو به خشکی گام بردارند و جان خود را از دست بدهند. حشرات نیز از این قاعده مستثنی نیستند. پژوهشها نشان میدهد تنها در آلمان سالانه چیزی بالغ بر ۱۰۰ میلیارد حشره شبگرد بهدلیل تاثیر نورهای مصنوعی و پرواز بیوقفه پیرامون چراغهای شهری جان خود را از دست میدهند.
همزمان، نتایج برخی مطالعات هم نشان میدهد گیاهانی که در مجاورت تیرهای چراغبرق خیابانها هستند نسبت به انواع مشابهی که در تاریکی رشد میکنند گرده افشانی و باردهی کمتری دارند. برخی از درختان حتی تاثیر نور در شب را حس میکنند. برگ این درختان زودتر از موعد جوانه میزند و برگهایشان هم دیرتر میریزد.
منبع: جماران
کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا قطعی برق در اروپا افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا نشان می دهد صرفه جویی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۰۳۸۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ایرانیهایی که در کشور خود هم برگ هویت ندارند
به گزارش قدس خراسان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پیش از شروع جنگ تحمیلی از سوی صدام، دولت بعث عراق اقدام به اخراج ایرانیها از این کشور کرد؛ کسانی که هنوز پس از گذشت ۴۵سال، نه ایران آنها را به عنوان ایرانی قبول دارد و نه کشورعراق آنها را عراقی میداند.
قصه ایرانیهای ساکن شهر حلّه استان بابل که حالا در گوشهای از شهر مشهد ساکن هستند نیز از این جنس است. ساجده و لعیمه خواجه نعمت دخترعموهایی هستند که پس از اخراج از عراق با کمک یک خیر مشهدی در این شهر صاحب خانه شدند؛ اما با وجود داشتن پدر و مادر ایرانی، هنوز پس از ۴۵ سال مدرک هویتی ایرانی ندارند.
ساجده خواجه نعمت که ۶۷ سال دارد و مادرزادی کمبیناست، هشت سال از ازدواج با پسرعمویش یعنی شهید مفقودالاثر وهاب خواجه نعمت گذشته بود که حکومت بعث عراق خودش و همسر ۳۰ سالهاش را دستگیر کرد. او پس از هشت روز آزاد شد؛ اما هنوز پس از ۴۵ سال هیچ خبری از همسرش ندارد.
وی در این باره میگوید: صدام، شوهرم را به دلیل تابعیت ایرانی دستگیر کرد. گفتند تو برو ایران او خودش میآید؛ اما پس از ۴۵سال هنوز هیچ خبری از او ندارم.
زایمان در زندان حزب بعث
ساجده خواجه نعمت با بیان اینکه صدام جوانان شیعه و متدینی را که تابعیت ایرانی داشتند، دستگیر کرده تا با سفر به ایران در جبهه علیه حزب بعث نجنگند، میافزاید: من را هشت روز در زندان انداختند، ۱۵۰ زن و بچه را در یک مکان کوچک زندانی کرده بودند، غذای خوبی نمیدادند و تنها دو ساعت در روز اجازه داشتیم از سرویس بهداشتی استفاده کنیم که با این جمعیت زیاد خیلی سخت بود. زندانبانها به ما توهین میکردند و رفتار خیلی بدی داشتند، در این وضعیت بسیار بد، یکی از زنانی که حامله بود، در زندان زایمان کرد و اصلاً به او رسیدگی نکردند.
وی ادامه میدهد: با یک خودرو از جلو زندان، ما را به مرز ایران بردند و از آنجا سه روز پیاده در زیر باران و در سرما راه رفتم تا به سرپلذهاب رسیدم. از سرپلذهاب با خودرو نیروهای ایرانی به اردوگاه آوارگان جهرم آمدم و سه ماه در این اردوگاه ساکن بودم.
ساجده خواجه نعمت که به تنهایی روزگار میگذراند، عنوان میکند: دخترعمویم که پیش از ما به ایران آمده و در مشهد ساکن بود، من را تحت تکفل خود قرار داد و از اردوگاه جهرم به مشهد آورد.
وی که از نداشتن شناسنامه ایرانی با وجود داشتن نسب ایرانی گلایه میکند، میافزاید: برادرم در عراق متولد شده و با ما به ایران آمده است. با پیگیریهایی که انجام داد، کمتر از یک سال است شناسنامه ایرانی گرفته؛ اما هنوز به ما شناسنامه ندادهاند.
صدام ۶۰ پسر بچه و مرد در بستگان ما را دستگیر کرد
لعیمه خواجه نعمت؛ همان دخترعمویی است که پیش از ساجده به ایران آمده و به کمک او ساکن مشهد شده است. درباره قصه اخراجش از عراق میگوید: همسرم شهید مفقودالاثر صالح خواجه نعمت ۲۹ سال داشت و چهار سال بود ازدواج کرده بودیم و دو دختر سه ساله و دو ساله داشتیم. ساعت ۹ شب مأموران آمدند در خانه ما در شهر حلّه و به تمام خانواده گفتند پنج دقیقه بیایید چند تا سؤال داریم. وقتی رفتیم، من را سه روز با دخترانم به زندان انداختند و سپس در مرز ایران رهایم کردند. پیاده به سمت ایران آمدم و ایرانیها با خودرو من را تا اردوگاه خرمآباد رساندند.
وی میافزاید: من یک سال پس از پیروزی انقلاب و سه ماه پیش از آغاز جنگ تحمیلی به ایران آمدم. صدام همسرم را دستگیر کرد و تاکنون هیچ خبری از وی ندارم و مفقودالاثر شده است.
لعیمه خواجه نعمت با اشاره به اینکه صدام خیلی ما را اذیت کرد و به ما که تابعیت ایرانی داشتیم، خیلی ظلم کرد، بیان میکند: ۶۰نفر از مردان اقوام ما را که سنشان از ۱۴ تا ۴۲ سال بود، در شهر حلّه عراق دستگیر کردند. تنها به دلیل اینکه تابعیت ایرانی داشتیم و شیعه متدینی بودیم و تاکنون هیچ خبری از سرنوشت آنها نداریم. از مسئولان عراقی که پیگیری کردیم، اطلاع دقیقی از سرنوشت آنها نداشتند. برخی هم میگویند صدام همه آنها را در گور دستهجمعی دفن کرده است.
وی با بیان اینکه بیشترین زمان نگهداری زنان اقوام آنها در زندان ۲۵ روز بود، ادامه میدهد: صدام خانه، خودرو و اموال این افراد را مصادره و زنان و خانواده آنها را از عراق اخراج کرد. چهار نفر از فامیل ما را در زندان شکنجه دادند و پسردایی ۱۴ سالهام را با برق شکنجه کردند و به شهادت رسید.
لعیمه خواجه نعمت درباره ماجرای آمدنش به مشهد میگوید: ۱۷روز در اردوگاه آوارگان عراقی خرمآباد بودیم که یک تاجر مشهدی به نام آقای اخوان، ما و ۱۵ خانواده دیگر را کفالت کرد و به مشهد آورد. ابتدا نزدیک یک سال در هتل زندگی کردم و سپس این تاجر مشهدی خانهای برای ما تهیه کرد.
وی درباره سایر اعضای خانوادهاش خاطرنشان میکند: بقیه افراد خانواده ما در عراق ساکن هستند و ما به دلیل اینکه در ایران مهاجر هستیم، تنها میتوانیم در ایام اربعین حسینی پاسپورت موقت برای سفر به عراق بگیریم و پس از اتمام آن مدت که کمتر از دو ماه است، باید به ایران برگردیم.
پدر و مادرم شناسنامه و کد ملی ایرانی دارند؛ اما به ما نمیدهند
لعیمه خواجه نعمت که در ابتدای صحبت گفته بود مادرش اصفهانی و پدرش شوشتری است، میگوید: نزدیک ۴۵ سال است در ایران ساکن هستیم؛ با وجود اینکه پدر و مادرمان ایرانی هستند و شناسنامه و کدملی دارند؛ اما هنوز به ما شناسنامه ایرانی ندادهاند. به همین دلیل بنیاد شهید به ما مانند ایرانیها حقوق پرداخت نمیکند.
وی با بیان اینکه صدام ما را به دلیل ایرانی بودن، پیش از شروع جنگ تحمیلی از عراق اخراج کرد، متذکر میشود: برای گرفتن شناسنامه ایرانی خیلی اقدام کردیم حتی دادگاه رفتیم و دادگاه نسب ما را پذیرفته؛ اما به ثبت احوال که مراجعه کردم، موافقت نکردند و شناسنامه ندادند. دلیلش را نمیدانم.
لعیمه خواجه نعمت با اشاره به سختیهای زندگی به عنوان یک مهاجر در ایران میگوید: پس از ۴۵ سال سکونت در ایران، بلاتکلیف ماندهایم. در ایران به ما میگویند عراقی هستید و در عراق هم به ما میگویند شما ایرانی هستید. ما فقط هویت و شناسنامه میخواهیم.
بیهویتی پس از ۴۵ سال سکونت در ایران با وجود نسب ایرانی، زندگی سختی را برای این افراد رقم زده است. با وجود اینکه بنیاد شهید و امور ایثارگران، همسران این افراد را به عنوان شهدای سپاه بدر پذیرفته؛ اما با حقوق کمتر از ۲میلیون تومان به سختی روزگار میگذرانند. امیدواریم این خلأ قانونی در کشور بازبینی شود و کسانی که هویت ایرانی در اجدادشان بوده به عنوان یک هموطن مورد پذیرش قرار گیرند تا برای همسران شهدای مفقودالاثری که ظلم صدام به جرم ایرانی بودن، زندگیشان را به اینجا رسانده، روزگار بهتری رقم بخورد.
خبرنگار: فریده خسروی